اندر مذمت خویشتن!

۱ - آمدم تو بلاگ اسکای «لاگ این» کنم دیدم شناسه ام را فراموش کرده ام! اصلا یادم رفته بود چند وقت پیش اینجا دچار تغییر و تحول شده ! بعد هم که کلی گشتم و پیدایش کردم، در رودربایستی با خودم گیر کردم که بعد از آن همه زحمت مطلب ننوشتن خیلی بد است!

۲ - من یک اخلاق ضایع دارم و آن این است که بعد از صد سال که یک چیزی که مینویسم، میروم صد جا میگذارمش. این بار خانم صابری و خانم صفرزاده ( سردبیران مجلات گل آقا) زودتر از خودم آخرین مطلب مرا گرفتند و دادند به خودم که ضمن خون به جگر کردنشان بگذارمش روی سایت گل آقا!

۳ - این قضیه خون به جگر کردن سردبیران گل آقا هم برای گذاشتن یک مطالب بر روی سایت برای خودش یک قضیه پیچیده ای شده که بیا و ببین! داستانش از آنجا شروع شد که سایت گل آقا را موقع طراحی، من خنگ خدا، به هوای اینکه قرار است دیر به دیر به روز شود، html دستی و ساده کار کردم و همین جوری بزرگ شد و بزرگ شد تا الان چنان مسئله ای شده که دامنه اش خدا میداند که تا کجا ها رفته! ... فریاد همه درآمده!!  ( این از «اندر فواید مهندس خنگ بودن» و « اندر مذمت خویشتن» !!)   

۴ - این بار بروید مطلب را توی سایت گل آقا بخوانید بعد بیایید اینجا نظر بگذارید تا بعد ببینیم چه میشود. کسانی که فحش بدهند که چرا توی همان سایت گل آقا سیستم نظر دهی وجود ندارد، نظرشان سریعا پاک میشود! چرا هم ندارد . تا اطلاع ثانوی همین که هست!

۵ - راستش دیدم حمید رضا و جلال به این مطالب لینک داده اند نتیجه گرفتم خیلی خیلی ضایع است خودم به خودم لینک ندهم! برای همین که آمدم لاگ این کنم در بلاگ اسکای ... (ر. ک بند ۱ همین مطلب!)

۶ - تمام!