والا به خدا من خودم خیلی می خواهم یک چیز درست و درمان اینجا بنویسم اما فکر کنم چشمه ذوقم خشکیده باشد! ... باید لایروبی بشود. تخلیه چاه و چشمه ی ارزان سراغ دارید؟ ... قسطی هم قبول می کنند؟
ذوق من خشکید و زرتش اندکی قمصور شد
هفته ها هی زور زد حاصل ولی ناجور شد!
بسته ام بر گردنم یک هفته از این «چیز ها»
توضیح: این «چیز ها» منظور آن چیزهایی است که آبی است تویش یک دایره است شبیه چشم است و اینها! ... نظرقوربونی؟ ... یک چیزی شبیه آن ...
خدا رحم کرد ذوقت خشکیده ...اگر خیس بود معلوم نبود چی میخواستی بنویسی ;)
نه بابا!
خوبه! ذوقت خیلی زیاده که از مرداد یه دفعه ۵ آبان اومدی بروز کردی!
ذوق هم نداشته باشی همت داری! (چشمک!)
امیدوارم یه بارانی بزنه! اما شما زور نزن!
چه عجب!!!!!!!!!!!!!!!!! اولین آپدیت بعد از دولت جدید مبارک باشه.
خودت فهمیدی چی گفتی؟
سلام برادر.خب خشکه بنویس!
«ببند پنجره را ای برهنه می ترسم....که چشم شور ستاره تورا نظر بزند!!!»
گفته بودی ذوق خشکیده است اما دیده ای/ گر نشد با حس گرفتن لا جرم با زور شد
گفتم به این احمدی نجاد گیر نده اینجوری شدی
به به به!!چشم ما به بلاگ شما کانکت شد.....یاخچی!یاخچی!
درود ...
جه عجب ....
امیدوارم این چشمه به زودی شروع به جوشیدن کنه ...
شاد باشی ...
مانیا .
خشکیده اش هم چشمه است برادر!منتظریم...
آقا آرمین همین که به روز شدی همه ما را سر افراز کردی.
سلام ... والا ما یه لحظه به خودمون بالیدیم بیا ببینید کی جواب شما رو تو قسمت نظرات وبلاگ من داده البته این جواب من نیست جواب من خیلی مفصل تر از این حرفاس که اینترنت و حوصله ی تایپ کردنشو ندارم در ضمن وقتی حرف می زنم بهتر اثبات می کنم ... از شما که بهتره ۶ سال یه با آپ می کنین
نخشکیده جانم...نخشکیده
بسی تامل کردم نخشکیده....من هم باید برم از اون «چیزها» پیدا کنم
پس دوباره اینجا به کار افتاد!
در ضمن! من همون همکار شما هستم در حلی کاپ پارسال!!!!!