در اهمیت اجماع!

 

ناطق سپس افزود : بارها در مجامع خصوصی گفتم که اگر ببینم کسی مناسب خدمت نباشد خودم راسا وارد عرصه خواهم شد، خدمت مقام معظم جونومی هم رفتم و گفتم که من زورم به اینها(*) نمی‌رسد، بگویید با همدیگر بروند اجماع کنند و دود سفید از همدیگر خارج کنند(!) و گرنه برای وبلاگستان و امت همیشه در صحنه‌اش خیلی نتایج وخامت باری دارد، خصوصا در این وانفسای مذاکرات اتمی، که آقا گفتند من وارد "نکبت سیاست‌" نمی‌شوم...

بنده،همین جوری یک تنه، از تمام زوایای و مداخل وجودم، دود سفید دارد خارج می‌شود، ببینید اگر اجماع بکنم دگر چه محشری می‌شود!

من الان آمدنم "قطعی‌تر" شده است، اگر دیر بجنبید و با هم کنار نیایید یکهو هم اینکه  می‌بینید من آمده‌ام و هم اینکه رفته‌ام اجماع هم کرده‌ام ... آن وقت است که دیگر هیچی!

ناطق سپس افزود: ...

 

پاورقی:

* -  "دکتر بلوت" و "مینا سایه‌سار" و یکی دو نفر دیگر که سر جمع می‌شوند همان شورای ناهماهنگی!

فلسفه نمره منفی

ما تا به حال خیال می‌کردیم فقط کار خودمان درست است، اما علی الظاهر کار سازمان سنجش از ما درست‌تر است!

 

اول به فراز‌هایی از کارنامه اینجانب توجه کنید تا باقی‌اش را بگویم:

 

6/66 %

دروس تخصصی معماری کامپیوتر

5/33 %

دروس تخصصی هوش مصنوعی

14/66 %

دروس تخصصی نرم افزار

 

خوب حالا این نکته را مد نظر قرار دهید که من فلک‌زده در سر جلسه امتحان، اول سوالهای نرم‌افزار را دو تا در‌میان "جیم" و "ب" زدم و بعد هم رفتم و سه ساعت تمام، سوالهای هوش و  معماری را به چالش طلبیدم!

 

 فکر می کنم فلسفه نمره منفی را کلا برده باشم زیر سوال!

مهدی استاد احمد در آخرین مطلب وبلاگش چند تا بیت خشک و خالی نوشته و خیال کرده من بلد نیستم!

«غلام آن سبک روحم که با من سر گران دارد
دو چشمانی چو ماکسیما دماغی چون ژیان دارد!

«همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی»
که هدر نموده ام من همه آبرو دو دستی!

«دانی چه گفت مرا آن بلبل سحری؟»
خیلی خری بنشینی سهمی اگر نخری!
اشتر به سهم خودش در حالت است و طرب
گر سهم نیست تو را کژ طبع جانوری!

این یکی هم برای کم کردن روی آقای اوثانی به نقل از خرنامه(ارگان رسمی حزب خران):

با مدعی مگویید اسرار این خریت
تا بی خبر بمیرد در عین آدمیت!