فاش میگویم و از گفته خود دلشادم

آدم بی کار که بشود خیلی طبیعی شروع میکند با یک چیزی ور رفتن ... ما هم که بیکار شدیم دیدیم که ای دل غافل داریم با دیوان حافظ ور می رویم!

"فاش میگویم و از گفته خود دلشادم"

که به جای نرسد داد و یا فریادم !


"به مژکان سیه کردی هزاران رخنه در دینم"

عجب مژگان سفتی بود ، همش سوراخ می بینم!

"یاد باد آنکه نهانش نظری بامابود"

فقط از زیر لچک بینی او پیدا بود


"به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم "

خودت باید که بیندازی همان قدر وصله بر دینم!


"ما سر خوشان مست دل از دست داده ایم"

صورت حساب رهاکرده ، پولش نداده ایم!

 

"ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم"

الکی خل شده و این همه راه آمده ایم!

 

"فتوی پیر مغان دارم و قولی است قدیم"

همه چی جور شود بدون شک با زر و سیم!

 

"خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم "

حافظ بی تربیت شاعره یا پیت حلبیم!

 

"ما درس سحر در ره میخانه نهادیم"

از یاد برفت، ماند همانجا که گشادیم!

 

"بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم"

به حافظ گیر داده ز نون خوردن بیندازیم!

 

"دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس"

رفته با حساب من خورده کباب جوجه سه پرس!

 

"هاتفی از گوشه می خانه دوش "

کار بدی کرد به همراه بوش !

( این بیت ناظر بر قضییه " بادگیت" پرزیدنت بوش است! )



کسانی که سواد فهمیدن عیب و ایراد این بیتها را دارند لطف کنند به زیادی سوادشان ببخشند ... بار اولمان است مرتکب این کار می شویم دیگر!

نظرات 10 + ارسال نظر
سیاوشون شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 02:18 ق.ظ http://siavashoon.persianblog.com

الحق که «زهلم الشعرا» هستی !

جلال شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:45 ق.ظ

مسیح شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 07:18 ب.ظ http://aaddee.blogsky.com

سلام دوست من

خوب خدا رو شکر مثل اینکه قراره تو سال ۸۳ حسابی به وبلاگت برسی

برای اولین باره که تو یه ماه ۴ بار آپدیت می کنی

تبریک می گم

سربلند بمونی و ایرونی

سامان شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 10:45 ب.ظ http://metalhammer.blogsky.com

بیکاری هم بد دردی ها!!!

خودم شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 10:55 ب.ظ http://mr-he.blogsky.com

مسیحای جوانمرد من .... ببین سامان جوابت را داده !

بی ستون یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 07:29 ب.ظ http://bisoton.persianblog.com

سلام.خوبی؟گناهکاره می خور!؟:))نکنه اینو تو گفتی؟؟؟
الا یا ایها ساقی همین کم بود که آرمین کند قاطی!!!
من از کلیه شعرای عزیز معذرت می خوام و امیدوارم این بنده (آقای او)گناهکار و صدالبته می خور!!! هر چه زودتر به راه راست هدایت بشه...یه بار بیکار شدی رفتی سراغ حافظ.دفعه بعد رو خدا به خیر بگذرونه.....
خیلی آمین

مهدی دوشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 11:00 ب.ظ http://mehdigital.persianblog.com

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم / زذی و شکل دینم را شبیه آبکش کردی ! ...... کنون که بر کف گل جام باده صافست / بخور از آن دو - سه گالن ، نگو که اصرافست ! ...... اینها را نوشتم که معلوم شود آدم بیکار زیاد است! ( و البته حوای بیکار !)

غلطنامه ی مهدی ! دوشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 11:02 ب.ظ

زذی و شکل دینم را ... = زدی و ...

رادیکال پنج‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 10:06 ب.ظ http://rakhsh81.persianblog.com

خوبه ! استعدادش رو دارین ! فقط کمی تمرین می خواد تا حافظ بشین :)

کتکله جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:20 ق.ظ http://katakalle.com

یه شوخی بی مزه!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد