ادامه باب پنجم!

یکی را از ملوک عرب  حدیث مجنون لیلی و شورش حال او بگفتند که با کمال فضل و بلاغت سر در بیابان نهاده و زمام عقل از دست داده . بفر مودش تا حاضر آوردند و ملامت کردن گرفت که در شرف انسان چه خللی دیدی که خوی بهایم گرفتی و ترک عشرت مردم گفتی ؟ گفت :

 

کاش آنان که عیب من می جستند      گیف(gif)ت ای دلستان بدیدندی
          یاکه پیغام ها و خط تو را              توی وب لاگ من بخواندندی!

 

تا حقیقت معنی برصورت دعوی گواه آمدی . فذالک الذی لمتننی فیه. ملک را در دل آمد جمال لیلی مطالعه کردن تا چه صورت است که موجب چندین فتنه ، بفرمودش طلب کردن . با اینترنت در احیای عرب بگردیدند و IP کش نمودند و بدست آوردندو پیش ملک در صحن سراچه بداشتند . ملک در هیات او نظر کرد ، شخصی دید سه فام، باریک اندام[ و سیبیلو !] در نظرش حقیر آمد ، به حکم آنکه کمترین خدام حرم او به جمال ازو در پیش بودند و به زینت بیش . مجنون به فراست در یافت گفت : از دریچه یاهو مسنجر باید با او چت کردن تا سر باحالی او بر تو تجلی کند !

 

     بی اکانتان را نباشد درد ریش     جز به یاهویی نگویم درد خویش!  

      گفتن از زنبور بی حاصل بود          بایکی در عمر خود نا خورده نیش

(نسخه : گفتن از چت رووم بی حاصل بود      با یکی نا کرده چت در عمر خویش!)

        تا تو را حالی نباشد همچو ما       حال ما باشد تورا افسانه پیش !

نظرات 8 + ارسال نظر
حامد جمعه 13 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:04 ق.ظ

الاغ عوض همدردیته؟!
ما رو ببین اشعار بی بدیلمون رو برا کی به منصه ی ظهور رسوندیم
خیلی بی ذوقی سلسله جبال نمک
فدات بشم الهی آرمین جون!
حامد !

عمو رضا شنبه 14 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:08 ب.ظ http://amooreza.blogsky.com

سلام

راحله یکشنبه 15 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:19 ق.ظ

سلام
بازم خسته نباشید
اما می ترسم حرف زدنتون هم به قرنها پیش برگرده
البته اگر تا حالا کار از کار نگذشته باشه!!!
توی این زمان که نمیشه با زبان حال حرف زد بد فکری هم نیست برگشتن به گذشته
موفق باشید

پیر مغان یکشنبه 15 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:38 ب.ظ http://sima-system.blogsky.com

سلام
بازم من
حالا بگم جالبه یا نه
اصلان لازم نیست
فقط این رو می گم
حال می کنم خیلی نظم داری و توپ می نویسی

بابک دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:37 ق.ظ http://clippit.blogspot.com

سلام !
من دوباره برگشتم ؛ امتحانات هم بالاخره تموم شدند ...
ببخشید که این مدت نرسیدم بیام سراغت.
از این به بعد تند تند بهت سر میزنم ، خودم هم مثل قدیم هر روز مینویسم .
تا بعد...

خودم سه‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 06:24 ب.ظ http://salamsalam.persianblog.com

سلام آقای او
محزوز ! شدیم -
گویند در امثال و حکم آورنده اند که از دور دل می برد و از نزدیک زهره ( زهله ؟!!) را و همه مشایخ چون آهو بره ای در گل مانده بودند تا آنک Web Cam آمد و دانستند آنچه پیش از آن نمی دانستند !
موفق باشید

مسیح چهارشنبه 18 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:09 ق.ظ http://aaddee.blogsky.com

سلام

دوست من کجایی ؟/

از تعطیلات لذت می بری ؟

خوش بگذره ...

گاهی یه چیزی بنویس که از خماری بیاریمون بیرون ...

آخه داشتیم بهت عادت می کردیم ..

سربلند باشی.

کتکله جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:23 ق.ظ http://katakalle.com

یه شوخی بی مزه!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد